دلایل پرحرفی در کودکان
پربسیاری از کودکان عاشق حرف زدن هستند، به خصوص کودکانی که سن پایینتری دارند. پرحرفی در کودکان زمانی اتفاق میافتد که چیزی آنها را به هیجان بیاورد و در چنین مواقعی آنقدر راجع به آن حرف میزنند تا کسی به آنها بگوید بهتر است دست از حرف زدن بردارند! کودکان هر چقدر بزرگتر میشوند خودشان متوجه این مسئله میشوند. آنها متوجه میشوند زیاد حرف میزنند و دست از حرف زدن میکشند.
پرحرف بودن همیشه بد نیست. کودکان پرحرف دوستداشتنی، بامزه و جالب هستند. اما زمانی که بحث آنها هیچ جوره تمام نمیشود یا این حرف زدن در زمان نادرستی اتفاق میافتد باعث ناراحتی بقیه میشوند، خصوصا سایر کودکان.
دلایل زیادی برای پرحرفی کودکان وجود دارد. ممکن است نسبت به یک قضیه مشتاق باشند و بخواهند جزئیات زیادی را در خصوص آن به اشتراک بگذارند.
کودکان همچنین زمانی که استرس زیادی دارند هم بیوقفه حرف میزنند. آنها نمیدانند چطور خود را آرام کنند بنابراین مدام حرف میزنند. کودکان خجالتی در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب میشوند برخی از آنها ممکن است عقب نکشند و بیشتر حرف بزنند.
برخی از کودکان به صورت کلی در درک روابط اجتماعی مشکل دارند. آنها درک درستی از زبان بدن یا حالت چهره ندارند. بنابراین متوجه نحوه واکنش دیگران به حرف زدنشان نمیشوند.
به علاوه کودکانی که کنترل مناسبی روی خود ندارند هم دچار پرحرفی میشوند. برخی از کودکان رفتارهای تکانشی دارند و به همین دلیل قطع کردن کارها برایشان سخت است. مثلا ممکن است کودک بداند پرحرفی میکند اما نتواند جلوی آن را بگیرد.
چطور پرحرفی کودکم را کنترل کنم؟
بیشتر والدین این روزها با پرحرفی کودکان مواجه هستند که آستانهی صبر آنها را به چالش میکشند. اما از آنجایی که شما اولین مربیان کودک در زندگیشان هستید باید در ایجاد محدودیت برای حرف زدن به آن کمک کنید چرا که شما این کار را با مهربانی و عشق انجام میدهید اما ممکن است دیگرانی که در دنیای بیرون این کار را انجام میدهند با شدت بیشتری این کار را انجام دهند. اما چطور میتوان برای کودک محدودیت گذاشت؟
احساس گناه نکنید
کودکان در سنین پایین شروع به حرف زدن میکنند چیزی که در نهایت تبدیل به صدای درونی آنها میشود. اما تا پیش از این شما میتوانید به عنوان فیلتر عمل کنید.
شانس شما این است که یک کودک برونگرا دارید که جهان را از طریق حرف زدن راجع به آن پردازش میکند. هر چقدر کودک شما بزرگتر میشود، مغزش مهارتهای فیلتر کردن را بهتر یاد میگیرد و حرف زدنش آرامتر و ملایمتر میشود. اما تا قبل از این دوران باید به عنوان فیلتر برای آنها عمل کنید. نه به این خاطر که شما والدینی «پست» هستید بلکه به این دلیل که شما والدین کودک 4 سالهای هستید که مغزش هنوز کامل تکامل نیافته است.
استراتژیهایی که باید دنبال کنید
احتمالا زمانی که کودکتان صحبت میکند وسوسه میشوید به او بگویید ساکت باشد اما این حرف چندان موثر نیست. شما باید روشهای درستی به کار بگیرید و به کودک خود کمک کنید تا حرف زدنش را تبدیل به صدای درونی و گفت و گو با خود کند. بنابراین میتوانید از یکی از استراتژیهای زیر استفاده کنید.
مشخص کنید کدام حرفها نیازمند پاسخگویی است
باید بین صحبت کردن و حرف زدن با خود که نیازی به توجه ندارد تمایز قائل شوید، در عین حال متوجه صحبتهای از سر هیجان کودک هم باشید. این توجه کردن به صحبتهای از سر هیجان، اولویت بالایی دارد چرا که به کودک نشان میدهد شما نسبت به احساسات او توجه کافی را دارید. شما باید در این مسیر به آنها کمک کنید تا انتظار واکنش شما را نسبت به همهی حرفهایشان را نداشته باشند.
مثلا وقتی کودک میگوید «مامان میخوام با مداد قرمز و آبی و بنفش نقاشی بکشم» در واقع دارد صدای ذهنش را به شما میگوید و این جمله متفاوت است با جملهی «مامان نقاشیم رو نگاه کن!» که جملهای است که باید به آن توجه کرد و واکنش نشان داد.
دوستانه برای آنها حد و مرز تعیین کنید
برای کودک حدودی تعیین کنید و توضیح دهید که در طول روز باید روی کار دیگری تمرکز کنید اما زمانی را برای شنیدن حرفهایش اختصاص میدهید. زمان باکیفیتی برای کودک خود قرار دهید، نزدیک کودک بنشینید تمام حواستان را متمرکز او کنید. این زمان را در کنار یکی از روتینهای روزانه انجام دهید تا کودک راحتتر بتواند آن را درک و پیش بینی کند. مثلا بعد از وعدههای غذایی این فرصت را در اختیار کودک قرار دهید.
در انتخاب کلمات خود حواس جمع و مهربان باشید
شما میتوانید در مکالمات درونیتان از کلمات منفی استفاده کنید اما هیچ وقت آنها را بلند بیان نکنید. مثلا نگویید «چرا دست از حرف زدن برنمیداری!» چون این کار در نهایت منجر به تصویر منفی از خودتان میشود و احساس شرم میکنید. در عوض به کودک خود توضیح دهید با وجود این که دوست دارید به حرفهای گوش دهید اما این امکان را ندارید که تمام روز پای حرفهای او بنشینید. این کار درک بهتری از جهان هم به آنها میدهد چرا که به آنها میفهماند، هیچ کس نمیتواند برای ساعتها توجه صد در صدی به آنها داشته باشد.
چطور انضباط شخصی و کنترل احساسات را به کودکان بیاموزیم
همهی کودکان به راهنمایی والدین و بزرگترها احتیاج دارند. آنها باید مدام کارهایی را تمرین کنند تا مهارت کنترل احساسات و انضباط شخصی را بیاموزند. به جای حرف زدن بیوقفه میتوانید به کودک خود کمک کنید کارهای خلاقانه در زمینههای مورد علاقهاش انجام دهد و به این ترتیب اعتماد به نفس خود را هم افزایش دهد.
برای زمانهای سکوت تایمر بگذارید
آستانهی تحمل کودک خود را برای به اشتراک نگذاشتن مسائل و افکاری که در ذهن دارد افزایش دهید. برای زمانهایی که سکوت میشود تایمر بگذارید. با زمانها کوتاه 5-3 دقیقهای شروع کنید و به او بگویید با افکاری که در ذهن دارد کار دیگری انجام دهد، مثلا نقاشی بکشد یا بدنش را حرکت دهد.
وقتی توانست چنین کارهایی را برای مدت کمی انجام دهد، زمان آن را بیشتر کنید. این کار به او کمک میکند برای مواجهه با احساساتش راههای بهتر و موثرتری را نسبت به حرف زدن به کار بگیرد.
کنترل شخصی را به یک بازی تبدیل کنید
سعی کنید در قالب بازی به کودک آموزش دهید درست زمانی که میخواهد شروع به صحبت کند، به حرف شما گوش دهد. یک تایمر تنظیم کنید و ببینید کودک شما چقدر تحمل میکند تا به حرف شما گوش دهد. اگر این کار خیلی برایشان سخت بود، روشهایی را آموزش دهید. مثلا تکنیک 3 تنفس پیش از حرف زدن.
حرف زدن بیش از اندازه چه معانی دیگری میتواند داشته باشد
در برخی موارد پرحرفی در کودکان میتواند نشانهی یک مشکل زمینهای باشد. کودکانی که اختلالاتی مثل اضطراب، کمبود تمرکز/اختلال بیش فعالی و … دارند تمایل زیادی به حرف زدن دارند. اما این بدان معنا نیست که همهی کودکان پرحرف نیاز به بررسی این اختلالات دارند. در ادامه برخی از موارد که پرحرفی در آن میتواند نشانهی اختلال باشد را به شما معرفی میکنیم.
پرحرفی میتواند نشانهی مهارت کلامی بالا باشد که یکی از ویژگیهای کودکان بااستعداد است در این صورت شما برای ملزم کردن آنها به یک سری قوانین نیازمند چالشهای محرکهای بیشتری هستید. بهتر است راههای متنوعتری برای بیان احساسات در کودکان پیدا کنید، به این ترتیب وابستگی کودک به شما کمتر میشود و استقلال بیشتری به دست میآورد.
پرحرفی در کودکان و ADHD
اگر پرحرفی همیشه اتفاق میافتد و حتی مهم نیست چه کسی دور و بر کودک باشد و کودک برای حرف زدن وسط حرف دیگران میپرد، احتمالا اختلال کم توجهی/بیش فعالی یا همان ADHD دارد. تشخیص دخترانی که درگیر ADHD هستند کمتر از پسران است چرا که پرحرفی به لحاظ اجتماعی برای دختران امری پذیرفته شده است و به همین دلیل بسیاری از خانوادهها را نگران نمیکند.
پرحرفی در کودکان و اضطراب
اگر پرحرفی همراه با استرس باشد، در واقع نشانهای از اضطراب است. اغلب اضطراب را با خجالتی بودن و عقب نشستن همراه میدانیم. اما گاهی اوقات اضطراب به شکل بیش فعالی در کودکان خود را نشان میدهد.
پرحرفی در کودکان و اوتیسم
اگر پرحرفی با اختلالاتی در رفتار اجتماعی مثل برقراری ارتباط چشمی ضعیف، ناتوانی در تشخیص احساسات دیگران، پرداختن بیش از حد به یک موضوع یا ناتوانی در مکالمه باشد میتوان گفت که امکان اختلال اوتیسم در کودک وجود دارد. برخی از این رفتارها تا پیش از مدرسه عادی است اما از آنجایی که با افزایش سن، مهارتهای اجتماعی هم تغییر میکند اگر این نشانهها ادامهدار بود باید دنبال راه حل مناسب گشت.
اگر احساس میکنید پرحرفی کودک شما بخشی از یک مشکل بزرگتر است او را پیش متخصص ببرید. همکاری یک متخصص و روانشناس شانس کودک را برای درمان بالاتر میبرد.
بنابراین در نظر داشته باشید که احساس دلزدگی نسبت به حرف زدن بیش از اندازهی کودک کاملا قابل درک است و از شما یک والدین بد نمیسازد. از آن جایی که کسی کودک شما را بیشتر از شما دوست ندارد، شما بهترین گزینه برای راهنمایی کودک هستید تا هم شما و هم کودکتان به سلامت از این مرحله گذر کنید.