مهد کودک انگلیسی
این روزها اهمیت آموزش زبان انگلیسی بیش از پیش احساس میشود و بسیاری از والدین مایلند کودکانشان از سنین پایین یادگیری زبان را آغاز کنند. مهد کودک انگلیسی زبان یا همان مهد کودک دو زبانه انتخاب مناسبی برای یادگیری زبان انگلیسی در کنار بازی و تفریح برای کودکان است.
کودکان زبان را به صورت طبیعی و ناخودآگاه میآموزند. در این مقاله به عواملی که در یادگیری زبان انگلیسی به کودکان تاثیر میگذارد خواهیم پرداخت.
آموزش زبان انگلیسی به کودکان
کودکان زبان را به صورت طبیعی یاد میگیرند: آنها به صورت خودجوش زبان را دریافت میکنند بدون این که یادگیری خودآگاه داشته باشند، برخلاف بزرگسالان. آنها توانایی بالایی در تقلید تلفظها و دریافت گرامرهای زبان دارند. یادگیری زبان در کودکان و حرف زدن به زبان انگلیسی به هیچ وجه برای آنها سخت نیست مگر اینه بزرگترهایشان بخواهند از طریق آموزش گرامر محور به شکلی که خودشان طی سالها کار کردهاند و زبان آموختهاند به کودکان آموزش دهند.
در آموزش زبان به کودکان در مهد کودک انگلیسی حتما نکات زیر را در نظر داشته باشید.
مزایای آموزش زبان انگلیسی در سنین کودکی
- کودکان در سنین پایین از استراتژیهای فردی و ذاتی خود برای یادگیری زبان مادری استفاده میکنند اگر آموزش زبان انگلیسی در همان دوران شروع شود، کودکان میتوانند آن استراتژیها را در یادگیری دوم هم به کار بگیرند.
- کودکان فرصت دارند تا از طریق فعالیتهای بازی محور زبان یاد بگیرند. آنها زبان را از طریق فعالیتهایی که با بزرگسالان انجام میشود دریافت میکنند. آنها ابتدا معنای فعالیت را درک میکنند و بعد معنای زبانی که چیزهایی که فرد بزرگسال در طول بازی به کار برده را برای خود درونی میکنند.
- اگر یادگیری زبان انگلیسی در مهد کودک انگلیسی بخشی از برنامهی روزانه باشد، به این ترتیب کودکان زمان بیشتری برای یادگیری زبان دارند. برنامههای مهد کودک اغلب غیررسمیاند و ذهن کودکد درگیر امتحان و تست و … نمیشود. کودکان یا هیچ مشقی ندارند یا مشقهایشان بسیار کم است به همین دلیل استرسی برای یادگیری ندارند.
- کودکانی که به جای یادگیری خودآگاه زبان، آن را از محیط اطراف دریافت میکنند، تلفظ بهتری دارند و با اشتیاق آن را میآموزند. وقتی کودکان تک زبانه به سن بلوغ میرسند و بیشتر خودآگاهی به دست میآورند، توانایی آنها در یادگیری زبان کاهش پیدا میکند و احساس میکنند باید به صورت خودآگاه و از طریق دورههای گرامر زبان انگلیسی را بیاموزند. سنی که این تغییر در آن اتفاق میافتد بستگی به سطح رشد کودک و انتظاراتی که جامعه از او دارد، دارد.
سطوح مختلف دریافت زبان
صحبت کردن به زبان انگلیسی به صورت طبیعی پیش از خواندن و نوشتن اتفاق میافتد.
دورهی سکوت
وقتی کودکان زبان مادریشان را میآموزند، دورهای به نام دورهی سکوت دارند که فقط نگاه میکنند و گوش میدهند و از طریق حالت چهره و حالتهایی که پیش از حرف زدن به کار میبرد احساسات خود را بیان میکنند. وقتی کودکان انگلیسی را میآموزند ممکن است چنین دورهی سکوتی را در آن مقطع هم تجربه کنند، دورهای که در آن ارتباط و فهم پیش از حرف زدن واقعی با کلمات انگلیسی اتفاق میافتد.
در این مدت والدین نباید کودک را وادار به حرف زدن از طریق تکرار کلمات کنند. گفت و گوها باید یک طرفه باشد چرا که این گفت و گوی یک طرفه فرصتی در اختیار کودک قرار میدهد تا زبان را دریافت کند.
شروع حرف زدن
پس از مدتی (بسته به فواصلی که جلسات انگلیسی برگزار میشود و معمولا هم دخترها زودتر از پسرها شروع به حرف زدن میکنند) کودک شروع به گفتن تک کلمات مثل گربه، خانه یا گفتن عبارتهای کوتاه مثل «این چیه؟»، «این کتاب منه»، «نمیتونم» و «اون ماشینه» در قالب یک گفت و گوی دو طرفه یا یک عبارت ناگهانی میکند. کودک این عبارات را به حافظه میسپارد و بعد تلفظ آنها را تقلید میکند بدون این که بداند برخی از این عبارات بیشتر از یک کلمه دارد.
ساخت زبان انگلیسی
به تدریج کودکان عباراتی میسازند که شامل تک کلمهای است که به خاطر سپردهاند و از دایرهی واژگانشان یک کلمه (مثل سگ، سگ قهوهای، سگ قهوهای و سیاه) به آن اضافه میکنند. بسته به تناوب مواجهه با زبان انگلیسی و کیفیت تجربه، کودک به تدریج شروع به ساخت جملات کامل میکند.
درک
درک همیشه مهمتر از حرف زدن است و توانایی کودکان در درک مطلب نباید نادیده گرفته شود چرا که آنها زبان مادریشان را از طریق سرنخهای مفهومی مختلفی یاد میگیرند. اگرچه ممکن است همه چیز را نفهمند اما چیزهایی از آن دریافت میکنند و بعد از چند بار مواجهه با آن متوجه میشوند معنای آن چیست.
ناامیدی
بعد از جذابیتهای اولیهی جلسات یادگیری زبان انگلیسی ممکن است برخی از کودکان از ناتوانیشان در بیان احساسات به انگلیسی خسته و ناامید شوند. برای مقابله با این خستگیها میتوانید با استفاده از ریتمهای ساده، جملات کاربردی را به آنها آموزش دهید.
خطاها
نباید به کودکان گفت که خطا کردهاند چرا که هر اصلاحی انگیزهی آنها را کم میکند. خطاها میتواند بخشی از فرآیند دریافت قوانین گرامری زبان یا اشتباه در تلفظ باشد. مثلا وقتی کودک به جای گفتن جملهی I went میگوید i goed نباید مستقیما به او بگویید که اشتباه کرده است بلکه باید عبارت درست را تکرار کنید مثلا در جواب بگویید yes you went. به مرور زمان کودک عبارت درست را جایگزین عبارت غلط میکند.
تفاوتهای جنسیتی
مغز پسرها به شکلی متفاوت از دخترها رشد میکند و همین مسئله روی دریافت آنها از زبان و استفاده از آ« تاثیر میگذارد. توانایی دخترها در یادگیری زبان بهتر است بنابراین ممکن است برای آموزش زبان به پسرها لازم باشد از کلاسهای ترکیبی استفاده کرد. اگر پسرها بخواهند به تمامی ظرفیتشان برسند، تجربههای زبانی متفاوتی نسبت به دخترها نیاز دارند و نمیتوان آنها را با دخترها مقایسه کرد.
محیطهای یادگیری زبان
یادگیری زبان برای کودکان سخت میشود اگر تجربههای درستی در اختیار آنها قرار داده نشود.
- کودکان باید احساس امنیت کنند و بدانند که دلایل مشخصی برای استفاده از زبان انگلیسی وجود دارد.
- آموزشهای زبان باید در ارتباط با فعالیتهای روزانه طراحی شود. مثلا از کتابهای تصویری انگلیسی استفاده شود، ریتمهای انگلیسی در طول کلاس به کار برده شود، زمان تغذیه انگلیسی داشته باشند و … .
- فعالیتها همراه با نکاتی است که مربیان در خلال فعالیتها میگویند و همین کودکان را با برخی مفاهیم آشنا میکند.
- جلسات انگلیسی اغلب جالب و هیجان انگیزند و روی مفاهیمی که کودکان از قبل در زبان مادری با آن آشنا بودند تممرکز میکنند. به این ترتیب کودکان دو چیز را یاد نمیگیرند بلکه یک مفهوم را به یک زبان جدید میآموزند.
- فعالیتها میتواند با استفاده از اشیای مختلف انجام شود که به درک بهتر و اشتیاق بیشتر کودکان کمک کند.
خواندن
کودکان که میتوانند به زبان مادری بخوانند اغلب دوست دارند بفهمند که چطور زبان دیگری را هم بخوانند. آنها میدانند چطور کلمات را در زبان مادری رمزگشایی کنند تا معنای متن را دریابند و اگر این کار در زبان انگلیسی تاثیر نداشت ممکن است از روشهای رمزگشایی در زبان مادریشان استفاده کنند و به این ترتیب انگلیسی را با لهجهی فارسی بخوانند. پیش از شروع فرآیند رمزگشایی، کودکان باید با 26 حرف الفبای انگلیسی آشنا باشند.
شروع خواندن به زبان انگلیسی زمانی که کودک با زبان آشنا است راحتتر است. بسیاری از کودکان از طریق کتابهای تصویری و یا ریتمهایی که یاد میگیرند میتوانند انگلیسی بخوانند چرا که کلمات را به حافظه سپردهاند. خواندن کلماتی که آنها از حفظ میخوانند قدم مهمی در شروع فرآیند رمزگشایی و خواندن کلمات ناآشنا است. به محض این که کودکان ذخیرهای از کلمات میسازند میتوانند بخوانند، همین اعتماد به نفس زیادی به آنها میدهد و باعث میشود سراغ ساختارهای دیگر زبان بروند.
حمایت خانواده
کودکان نیاز دارند پیشرفت را احساس کنند. باید به صورت مستمر آنها را تشویق کرد و عملکرد خوب آنها را تحسین کرد. والدین جایگاه ویژهای در انگیزه بخشی و کمک به کودکشان برای یادگیری دارند، حتی اگر خودشان در سطوح اولیهی زبان باشند و در کنار کودکشان زبان یاد بگیرند.